Gheseh Eshgh
[متن آهنگ «قصهی عشق» از ابی]
[همخوان]
شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه
[همخوان ۲]
عاشقت بودن عشق منه
این و قلبم فریاد میزنه
گریهی مستی داره صدام
این صدای عاشق شدنه
[قلاب]
قصهی عشقت باز تو صدامه
یه شب مستی باز سر راهمه
یه نفس بیشتر فاصلهمون نیست
چه تب و تابی باز تو شبامه
[پس قلاب]
تو که مهتابی تو شب من
تو که آوازی رو لب من
اومدی موندی شکل دعا
توی هر «یا رب، یا رب» من
[همخوان]
شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه
شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه
[قلاب]
قصهی عشقت باز تو صدامه
یه شب مستی باز سر راهمه
یه نفس بیشتر فاصلهمون نیست
چه تب و تابی باز تو شبامه
[پس قلاب]
تو که مهتابی تو شب من
تو که آوازی رو لب من
اومدی موندی شکل دعا
توی هر «یا رب، یا رب» من
[همخوان]
شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه
شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه