Rangin Kaman

اگه میشنوی صدامو مامان ، بدون دلم برات خیلی تنگه همین
اینجا یه جاییه سفید و خوشگل پره آدمه و بهش میگن بهشته برین
همه میگن اینجا زیره پای توئه از همینجا اومدی اینجا خونته در اصل
شاید جدا کردی خونتو از ما ولی اگه میشه سریعا به خونتون برگرد
مامان اگه بهشت زیره پاته یه بار فقط پاتو بردار تا که بقلت کنم
با اینکه میدونم به یادمی همیشه همه خاطراتمونم لایه نفست گمن
مامان بدون تو خیلی شدم ضعیف و غریبا دلم میخواد دوره هم باشیم شبیهه قدیما یه رازی دارم درونم تو نگی به کسیا اینجا خدا و دیدم یه کمی شبیهه همیم ما
مامان نه ماه تو بدنت و نه سال تو دستات ، تا آخر عمرت لا حرفات
میمونم میدونم میمونی یادم من جاریم تو قطره به قطره اشکات
بوی عطرت اون موی لختت و صدا گرمت میمونه همین برام حیف
بعده بارون یه آفتاب خاموش شدم میگن خدای رنگین کمان بهم
مامان جسممو گرفتن ازت ولی بمون به یادم همش
دیگه نباش تو هی چشم به دراین در بستست تا قیامت منم
رو ابرام هربار و هرجا تو سرما و گرما یه بارون غمگین و رگبار
کافیه نگاه به خورشید کنی منو میبینی خدای رنگین کمان
بابا یادمه هنو لحظه آخر لباسه سفیده تو پره خون و لکه هاش بود
نگام کردی با درد بم میگفتی که خوب میشم خیلی زود و نرم و آسون
نگران بودم نری از دست داداشی گرفت دستم ترس لرز صدای توپ و تیر و سنگ از بیرون میومد تا که یه هو تو یه لحظم یه تیره خلاص و خشابی زدن توی مغزم
کاش جای رباتایه آرمیچری یه چیزی ساخته بودم نباشی رو یه ویلچری
که تو رو زمین گیر کنه به سنگ و زمین گیر کنه نبینم سفید شده موهات بابام سریع پیر شده
بابایی وقته رفتنه تو ببوس از طرفم داداشو امید بده به دله سرد و رنج کشیده مامانو
یادتون نره منم تک و تنها اینجا شما همو دارید کناره هم آزاد کنید ایرانو
بابا جسممو گرفتن ازت ولی بمون به یادم همش
دیگه نباش تو هی چشم به در این در بستست تا قیامت منم
رو ابرام هربار و هرجا تو سرما و گرما یه بارون غمگین و رگبار
کافیه نگاه به خورشید کنی منو میبینی خدای رنگین کمان