Saate Shoom
؛[قسمت اول]؛
توی این ساعت شوم
توی این فصل کبود
وسط تعزیه ی
هیشکی نیست
هیشکی نبود
توی هیر و ویر این
جشن جنجال سکوت
کی صداتو برده
میهن خشم آلود
؛[همخوان]؛
خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده
خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده
؛[قسمت دوم]؛
مگه تو تقویم سکون
ستاره تو چاه کیه
سال روی شاخ چی و
خندق سر راه کیه
بگو تو فالِ قهوه مون
عجوزه بدخواه کیه
آفتاب لب بوم کی و
عقرب روی ماه کیه
؛[همخوان]؛
خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده
خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده
؛[قسمت سوم]؛
خونه از گریه پُره
کوچه از مرگ غزل
توی ویرونی باغ
نعش گل، بغل بغل
قطره ای اشک، اینجا
شعله ای آب، اونجا
پاره ای گل، اینجا
تیکه ای ماه، اونجا
کوچه تا کوچه، هراس
خونه تا خونه، عزا
دل به دل نفرین و
لب به لب نعش دعا
لشگر گل خوارو
کی به راه انداخته
خواهر خورشیدو
کی به چاه انداخته
؛[همخوان]؛
خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده
خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده
که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده